ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
سلام به همه.
عزاداریهاتون مقبول درگاه الهی.
داشتم فکر میکردم که چقدر کم می نویسم!
البته یکی از دلایلش خرابی سیستم خانگی هست و بعدی بی سوژه بودن من!!
همیشه وقتی با مخاطب یا موضوع جدیدی روبرو میشیم، او رو با پیشینه ذهنی خودمون مقایسه میکنیم.حالا برای من و پسرام هم چنین حالتی پیش آمد.یکشنبه جایگزین یکی از همکارا رفتم کلاسش و دختراش هم پایه ی پسرای من هستند.خلاصه توی درس علوم داشتم از بچه هاش سوال میکردم، بحث یادداشت برداری رو سوال کردم که جواب دو تا از بچه هاش جالب بود.
سوال:وقتی بخواهید مطلبی که دیده اید یا شنیده اید بهتر در ذهنتان بماند و برای دیگران بازگو کنید؛ چه میکنید؟
-خانم به مغزمون فشار میاریم یادش بیاد!
من-0-ه نه درست نیست، کی میخواد راه حل دیگه ای بگه؟
- خانم من میدونم، اونقدر میگردیم تا پیداش کنیم!!
من - !!! کجا رو میگردی؟
- خانم توی ذهنمو!
من- :|
بچه -:-D
کتاب علوم- :O
و به این ترتیب به فعال بودن پسرام نسبت به اون بچه ها ایمان آوردم.;-)
البته به حال همکار جان هم دلم سوخت که چه قدر کارش سخته با هنچین اعجوبه هایی