ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
گرفته در بغل چون جان شیرین، مشک و میتازد
به زیر بارش تیری که از اندازه بیرون است
به سقا گفت مولا با دلی خونینتر از فریاد
نمیدانی برادر بعد تو احوال من چون است
شکسته از غمت جام من ای قدقامت مستی
دلم ای جوهر هستی چو چشمت فرق در خون است
و سقا گفت از شرم است نه از جویبار و خون
اگر روی من ای خورشید عالمتاب گلگون است
حسین آرام میبوسد نگاه بیفروغی را
که زهرا تا قیامت از وفاداریش ممنون است
یادش بخیر
کربلا
میدان مشک
حرم آقا
بین الحرمین ....